فتنه؛ بروز عملي شبهه
فتنه؛ بروز عملي شبهه
فتنه؛ بروز عملي شبهه
حضرت امير عليه السلام مي فرمايد: شيطان با هيچ کس شوخي ندارد و سراغ همه مي رود و از هيچ کس نمي گذرد، سراغ قوي ترين رزمندگان، مجاهدان و شهادت طلبان تاريخ رفته و آن ها را فاسد کرده است. سر کينه، رقابت، جاه طلبي، رياست طلبي و قدرت طلبي، ثروت طلبي و شهوت طلبي. به همين خاطر همه ما تا لحظه آخر در خطريم. بايد دانست که فتنه بروز عملي شبهه است.
در آيات 2 و 3 سوره عنکبوت آمده است که آيا مردم فکر کردند که رها مي شوند و هيچ آزموني در کار نيست، بايد گفت که يکي يکي شما را به صلابه آزمايش مي کشيم و نمي گذاريم کسي بگويد که ما مؤمنيم.
بايد معلوم شود که چه کساني صادق و چه کساني کاذب هستند. به ظاهر شما ما بازي نمي خوريم، بلکه همه شما بايد آزمون پس دهيد تا معلوم شود چه کساني صادق اند و چه کساني کاذب.
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: زماني که اين آيات بر پيامبرصلي الله عليه و آله نازل شد من خدمت ايشان بودم و از ايشان پرسيدم و ايشان آيه را خواند و فهميديم عمده فتنه هايي که در اين آيات نام برده شده، فتنه هايي است که بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله اتفاق خواهد افتاد که حق و باطل مخلوط شده است. چرا که زمان پيامبر صلي الله عليه و آله جنگ اسلام صريح و کفر صريح بود اما بعد از پيامبر، جنگ بين اسلام درست و اسلام قلابي بود. هر دو اسلام بودند و هر دو طرف مي گفتند ما حامي پيامبريم، اصحاب پيامبريم، مجاهد راه قرآنيم. بنابراين دعوا خيلي پيچيده شد و تشخيص حق از باطل سخت شد. البته براي برخي افراد سخت شد و الا اگر کسي دقت مي کرد و مباني را مي شناخت باز هم آسان بود.
حضرت امير عليه السلام مي فرمايد: از پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيدم اين چه فتنه اي است؟ رسول خدا فرمود: علي! پس از من اين امت به فتنه خواهند افتاد و دچار انواع امواج آزمون خواهند شد.
پيامبر به علي بشارت داد که تو شهيد خواهي شد اما نه در اين جنگ، بلکه در زماني که مردم دچار فتنه شده اند و با ايمان خود بر خداوند منت مي گذارند و براساس شبهات عمل مي کند و موضع مي گيرند و وارد عمل مي شوند.
اميرالمؤمنين عليه السلام در ادامه مي فرمايد: از پيامبر پرسيدم يعني از دين برگشتگي؟ يعني همه کافر مي شوند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: نه! بلکه فريفتگي؛ اين افراد بازي مي خوردند. البته خود آن ها نيز دل شان مي خواهد که بازي بخورند.
مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است.
طي اين 30 سال انقلاب در موارد متعددي براي کشورمان فتنه هايي پيش آمد که خود مردم و نيروهاي انقلاب گاهي با يک ديگر درگير شدند و نفهميدند که حق و باطل چيست.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در حکمت سوم نهج البلاغه مي فرمايد: نگوييد خدايا! پناه بر تو از فتنه، چون همه شما بي استثنا دچار فتنه خواهيد شد. چرا که بايد امتحان پس دهيد و بايد مشخص شود که شما صادقيد يا کاذب.
ايشان در خطبه دوم نهج البلاغه در خصوص فتنه بحث مي کند و مي فرمايد: فتنه چون شتري مست مردم را پي در پي پايمال مي کرد و ناخن در ايمان آن ها مي زد. فتنه مسئله اي است که به ايمان افراد ناخنک مي زند. بعد اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: فتنه که مي آيد چند چيز نيز به دنبال آن مي آيد:
اول: ترديد؛ يعني اين که همه به شک مي افتند. دوم: اختلاف. سوم: بي ثباتي و تزلزل در ايمان. چهارم: گم کردن دوست و دشمن و مخلوط شدن دوست و دشمن.
شروع فتنه از هواي نفس و بدعت نظري در مفاهيم است. امام علي عليه السلام در خطبه 50 نهج البلاغه در خصوص اين که فتنه چگونه شروع مي شود صحبت مي کنند و مي فرمايند که شروع فتنه از دو جاست:
يک بعد نفساني دارد يعني خودخواهي؛ افرادي پيدا مي شوند که خود محورند، ديکتاتورند، منفعت طلبند و فقط دنبال قدرت و پيروزي خودشان هستند.
دوم اين که شروع فتنه از بدعت نظري در مفاهيم است؛ يعني تغيير دادن اصول يا تحريف آن.
سپس گروهي از گروه ديگري کمک مي خواهند؛ يعني يک عده انحرافات فکري را تئوريزه مي کنند و عده اي هم براي نفسانيت آن ها هيزم مي ريزند و آن ها هم با نفسانيت خود روي مفاهيم تئوريک آن ها نفت مي ريزند.
حضرت امير عليه السلام مي فرمايند: اين جاست که بازار شيطان گرم مي شود و در جامعه يارگيري مي کند. با اين حال اين جا هم اگر کسي اهل حق باشد و تقوا حق داشته باشد، حضرت امير مي فرمايند که خداوند رهايش نمي کند.
حضرت در خطبه 151 نهج البلاغه مي فرمايد: مردم! شما هدف گيري شده ايد و مورد آماج بلا و امتحان هستيد. بيدار شويد و از مستي وفور نعمت و از سختي عقوبت بترسيد. آن گاه که غبار شبهه برانگيزد برجاي خويش بمانيد، حرفي نزنيد و اقدامي نکنيد و اگر نمي توانيد حق و باطل را تشخيص دهيد براساس تعصب و احساسات موضع نگيريد. فرمود: وقتي نمي دانيد حق و باطل چيست اگر تقواي حق طلبي داريد، آرام باشيد. زماني که متوجه نمي شويد و حجت عقلي و شرعي نداريد و بخواهيد براساس احتمال، حدس، گمان، تبليغات و تلقينات موضع بگيريد بيدار باشيد و آن گاه که غبار شبهه بر مي خيزد، برجاي خويش بمانيد تا حجت پيدا کنيد.
حضرت امير عليه السلام فرمودند: فتنه وقتي مي آيد در ابتداي آن نمي فهميد که فتنه است، چرا که همه چيز مرتب، قشنگ، درست و تئوريزه شده است. فرمود: که اين جا جاي صبر و دقت است.آغاز فتنه از افرادي است که بر سر قدرت، ثروت و رياست مسابقه مي گذارند و چون سگان اين مردار را از دندان يک ديگر مي ربايند و يک ديگر را مي جويند و پس از مدتي پيروان از رهبران اعلام بيزاري و برائت مي کنند و رهبران شان از پيروان شان گلايه مي کنند. هريک تقصير را بر عهده ديگري مي گذارد و چون دشمنان از يک ديگر جدا مي شوند، هيچ يک مسئوليت آن چه کردند و مسئوليت فتنه را بر عهده نمي گيرند و يک ديگر را با لعنت ديدار مي کنند.
امام علي عليه السلام در خطبه 93 نهج البلاغه مي فرمايد: فتنه زماني که مي آيد از روبرو شناخته نمي شود، وقتي که تمام مي شود از پشت سر شناخته مي شود. يا در جاي ديگري مي فرمايد: اي مردم! امام حاکم خود را در اين فتنه هاي تنها مگذاريد تا بعدها خود را سرزنش کنيد. خود را در آتش فتنه اي که پيشاپيش آن رفته ايد بي انديشه در مي آوريد. همانا من براي شما چراغم در تاريکي، هرکس در تاريکي است و حق را از باطل نمي شناسد به اين چراغ بنگرد، به من بنگرد و راه را بيابد.
منابع:
برگرفته از سخن راني دکتر حسن رحيم پور ازغذي
نسيم وحي، شماره 23.
ae
در آيات 2 و 3 سوره عنکبوت آمده است که آيا مردم فکر کردند که رها مي شوند و هيچ آزموني در کار نيست، بايد گفت که يکي يکي شما را به صلابه آزمايش مي کشيم و نمي گذاريم کسي بگويد که ما مؤمنيم.
بايد معلوم شود که چه کساني صادق و چه کساني کاذب هستند. به ظاهر شما ما بازي نمي خوريم، بلکه همه شما بايد آزمون پس دهيد تا معلوم شود چه کساني صادق اند و چه کساني کاذب.
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: زماني که اين آيات بر پيامبرصلي الله عليه و آله نازل شد من خدمت ايشان بودم و از ايشان پرسيدم و ايشان آيه را خواند و فهميديم عمده فتنه هايي که در اين آيات نام برده شده، فتنه هايي است که بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله اتفاق خواهد افتاد که حق و باطل مخلوط شده است. چرا که زمان پيامبر صلي الله عليه و آله جنگ اسلام صريح و کفر صريح بود اما بعد از پيامبر، جنگ بين اسلام درست و اسلام قلابي بود. هر دو اسلام بودند و هر دو طرف مي گفتند ما حامي پيامبريم، اصحاب پيامبريم، مجاهد راه قرآنيم. بنابراين دعوا خيلي پيچيده شد و تشخيص حق از باطل سخت شد. البته براي برخي افراد سخت شد و الا اگر کسي دقت مي کرد و مباني را مي شناخت باز هم آسان بود.
حضرت امير عليه السلام مي فرمايد: از پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيدم اين چه فتنه اي است؟ رسول خدا فرمود: علي! پس از من اين امت به فتنه خواهند افتاد و دچار انواع امواج آزمون خواهند شد.
پيامبر به علي بشارت داد که تو شهيد خواهي شد اما نه در اين جنگ، بلکه در زماني که مردم دچار فتنه شده اند و با ايمان خود بر خداوند منت مي گذارند و براساس شبهات عمل مي کند و موضع مي گيرند و وارد عمل مي شوند.
اميرالمؤمنين عليه السلام در ادامه مي فرمايد: از پيامبر پرسيدم يعني از دين برگشتگي؟ يعني همه کافر مي شوند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: نه! بلکه فريفتگي؛ اين افراد بازي مي خوردند. البته خود آن ها نيز دل شان مي خواهد که بازي بخورند.
مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است.
طي اين 30 سال انقلاب در موارد متعددي براي کشورمان فتنه هايي پيش آمد که خود مردم و نيروهاي انقلاب گاهي با يک ديگر درگير شدند و نفهميدند که حق و باطل چيست.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در حکمت سوم نهج البلاغه مي فرمايد: نگوييد خدايا! پناه بر تو از فتنه، چون همه شما بي استثنا دچار فتنه خواهيد شد. چرا که بايد امتحان پس دهيد و بايد مشخص شود که شما صادقيد يا کاذب.
ايشان در خطبه دوم نهج البلاغه در خصوص فتنه بحث مي کند و مي فرمايد: فتنه چون شتري مست مردم را پي در پي پايمال مي کرد و ناخن در ايمان آن ها مي زد. فتنه مسئله اي است که به ايمان افراد ناخنک مي زند. بعد اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: فتنه که مي آيد چند چيز نيز به دنبال آن مي آيد:
اول: ترديد؛ يعني اين که همه به شک مي افتند. دوم: اختلاف. سوم: بي ثباتي و تزلزل در ايمان. چهارم: گم کردن دوست و دشمن و مخلوط شدن دوست و دشمن.
شروع فتنه از هواي نفس و بدعت نظري در مفاهيم است. امام علي عليه السلام در خطبه 50 نهج البلاغه در خصوص اين که فتنه چگونه شروع مي شود صحبت مي کنند و مي فرمايند که شروع فتنه از دو جاست:
يک بعد نفساني دارد يعني خودخواهي؛ افرادي پيدا مي شوند که خود محورند، ديکتاتورند، منفعت طلبند و فقط دنبال قدرت و پيروزي خودشان هستند.
دوم اين که شروع فتنه از بدعت نظري در مفاهيم است؛ يعني تغيير دادن اصول يا تحريف آن.
سپس گروهي از گروه ديگري کمک مي خواهند؛ يعني يک عده انحرافات فکري را تئوريزه مي کنند و عده اي هم براي نفسانيت آن ها هيزم مي ريزند و آن ها هم با نفسانيت خود روي مفاهيم تئوريک آن ها نفت مي ريزند.
خداوند در زمان فتنه اهل حق را رها نمي کند
حضرت امير عليه السلام مي فرمايند: اين جاست که بازار شيطان گرم مي شود و در جامعه يارگيري مي کند. با اين حال اين جا هم اگر کسي اهل حق باشد و تقوا حق داشته باشد، حضرت امير مي فرمايند که خداوند رهايش نمي کند.
حضرت در خطبه 151 نهج البلاغه مي فرمايد: مردم! شما هدف گيري شده ايد و مورد آماج بلا و امتحان هستيد. بيدار شويد و از مستي وفور نعمت و از سختي عقوبت بترسيد. آن گاه که غبار شبهه برانگيزد برجاي خويش بمانيد، حرفي نزنيد و اقدامي نکنيد و اگر نمي توانيد حق و باطل را تشخيص دهيد براساس تعصب و احساسات موضع نگيريد. فرمود: وقتي نمي دانيد حق و باطل چيست اگر تقواي حق طلبي داريد، آرام باشيد. زماني که متوجه نمي شويد و حجت عقلي و شرعي نداريد و بخواهيد براساس احتمال، حدس، گمان، تبليغات و تلقينات موضع بگيريد بيدار باشيد و آن گاه که غبار شبهه بر مي خيزد، برجاي خويش بمانيد تا حجت پيدا کنيد.
حضرت امير عليه السلام فرمودند: فتنه وقتي مي آيد در ابتداي آن نمي فهميد که فتنه است، چرا که همه چيز مرتب، قشنگ، درست و تئوريزه شده است. فرمود: که اين جا جاي صبر و دقت است.آغاز فتنه از افرادي است که بر سر قدرت، ثروت و رياست مسابقه مي گذارند و چون سگان اين مردار را از دندان يک ديگر مي ربايند و يک ديگر را مي جويند و پس از مدتي پيروان از رهبران اعلام بيزاري و برائت مي کنند و رهبران شان از پيروان شان گلايه مي کنند. هريک تقصير را بر عهده ديگري مي گذارد و چون دشمنان از يک ديگر جدا مي شوند، هيچ يک مسئوليت آن چه کردند و مسئوليت فتنه را بر عهده نمي گيرند و يک ديگر را با لعنت ديدار مي کنند.
مبادا امام حاکم خود را در اين فتنه ها تنها بگذاريد
امام علي عليه السلام در خطبه 93 نهج البلاغه مي فرمايد: فتنه زماني که مي آيد از روبرو شناخته نمي شود، وقتي که تمام مي شود از پشت سر شناخته مي شود. يا در جاي ديگري مي فرمايد: اي مردم! امام حاکم خود را در اين فتنه هاي تنها مگذاريد تا بعدها خود را سرزنش کنيد. خود را در آتش فتنه اي که پيشاپيش آن رفته ايد بي انديشه در مي آوريد. همانا من براي شما چراغم در تاريکي، هرکس در تاريکي است و حق را از باطل نمي شناسد به اين چراغ بنگرد، به من بنگرد و راه را بيابد.
منابع:
برگرفته از سخن راني دکتر حسن رحيم پور ازغذي
نسيم وحي، شماره 23.
ae
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}